دانلود رمان هما اثر فرزانه صفایی فرد (Allium – دنیا)
دانلود رمان هما اثر فرزانه صفایی فرد (Allium – دنیا) بصورت رایگان به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در دانلود رمان جدید
دانلود رمان هما اثر فرزانه صفایی فرد (Allium – دنیا) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
هما عاشق و دلباخته، فرید پسرعمه اش است، فرید هم مثل، هما عاشق و شیفته ست، اما این عشق و شیفتگی برای همای قصه نیست! همای قصه این بار همای سعادت نیست، همای حسرت است! با این حال چرخش زمین و زمان این دو عاشق را بیش از حد به هم گره میزند؛ اما تصمیم با هماست باید دید او چه فکری به حال این گره ها می کند، آن ها را باز می کند یا محکم تر از قبل گره میزند …
خلاصه رمان هما
وقتی رسیدم هامون خوابیده بود و این کمی برایم عجیب بود. سابقه نداشت هنگام رسیدنم نباشد یا حتی خواب باشد او همیشه بود. مامان که متوجه تعجبم شده بود خواب بودنش را به مساعد نبودن حالش ارتباط داد. هر چند واضحاً مشخص بود دلیل دیگری در این بین وجود دارد کمی که پافشاری کردم، از حال و احوال نامساعد روحی اش خبر داد و گفت خودش هم چیز بیشتری نمی داند مدتی ست فقط می داند این وضعیت گریبانش را گرفته خواستم گله کنم که چرا زودتر مرا در جریان نگذاشته که با فکر
به حال و روز خودم، خفه شدم. من احمق آنقدر در دنیای فرید غرق شده بودم که از همه چیز دور مانده بودم. شرمنده بودم و حرفی برای گفتن نداشتم. این بی خبری ها فقط تقصیر خودم بود. با وجود اینکه فکرش بیش از حد مشغول هامون بود اما طوری نگاهم میکرد که حس می کردم بی پرده ذهنم را میخواند. حالا که رودرویش بودم نمی توانستم طبق معمول همه چیز را به فقدان بابا اتا ربط دهم و دلم هم نمی خواست چیزی از وضع زندگیم بدانند. نه او و نه حتی هامون بیماری هامون به قدر کافی
توان مامان را می گرفت و هامون هم به قدر کافی از بیماریش می کشید که دیگر جایی برای من نداشت و من نمیخواستم باری اضافه بر دوششان شوم منی که تقریبا هیچگاه برای آنها دردسری جز دلتنگی نداشتم و تمام بارم بر دوش بابااتا بود. مامان خواسته بود حرف بزند یا در واقع از زیر زبان من حرف بکشد که خستگی و خواب آلوده بودن را بهانه کردم و در اتاقی که هرگاه سراغشان می آمدم، به من اختصاص می یافت سنگر گرفتم. تا حتی شده فقط برای چند ساعت این حرف زدن را به تعویق بیندازم و …