دانلود رمان شیطان جذاب از سارا کیت

دانلود رمان شیطان جذاب از سارا کیت pdf بدون سانسور

دانلود رمان شیطان جذاب از سارا کیت با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

بین خونه من توی بوستون و دوستم تو لاس وگاس دقیقاً ۲۷۱۶ مایل فاصله‌ست. وقتی باهام تماس می‌گیره تا بهم بگه در شرف ازدواجه و پنج روز دیگه توی جشنش بهم نیاز داره، چطور می‌تونم رد کنم؟ این طوفان‌ های زمستونی همه پروازها رو لغو کرده. از شانس خوبم، تنها کسی نیستم که از رسیدن به اون عروسی ناامیده. پدر کرستن، که من هیچ‌وقت ندیدمش، بیرون آپارتمانم منتظره، و می‌خواد باهام کل کشور رو رانندگی کنه تا هیچ‌کدوممون عروسی رو از دست ندیم. تو شیکاگو، من رو وادار می‌کنه که تک تک انتخاب‌های زندگی‌ام رو زیر سوال ببرم. و بلاخره توی دنوره که ما تمام قوانین ممنوعه بینمون رو می‌شکنیم..

خلاصه رمان شیطان جذاب

_برای رفتن آماده ای؟ دنبال چمدونم به اطراف نگاه میکنه ما تو این دو روز وقت برای صحبت داریم تا علاقمندی هاش رو بفهمم. در حالی که چمدونم رو به سمت ماشین میکشم، جواب سمت ماشین می کشم، جواب میدم: بله. نمیدونم چرا اما از نگاه مستقیم به چهره اش اجتناب میکنم چشم های هنری کاویل اسم (یه هنرپیشه انگلیسی رو میگه به خاطر تشابه اسمی با هنری خودمون) من رو تو خلسه میبره و اشتباهی باهاش مهربون میشم. همه چیز رو بار ماشین میکنیم و بعد از قفل کردن ،آپارتمانم سوار ماشین میشم بی درنگ، همه چیز به همون

ناخوشایندیه که پیشبینی میکردم. اولین چیزی که از ماشینش میفهمم اینه که بوی مطبوعی داره، مثل ادکلن مردونه و چرم دومین چیزی که متوجه میشم بی عیب و نقصیشه. ماشین من پنجاه درصدش آشغال دونی و محل تجمع اقلام پستی ناخواسته است بلافاصله خوشحال میشم که ماشین من رو نبردیم. -لازمه برای قهوه توقف کنیم؟ این رو با یه رفتار حرفه ای میپرسه انگار من مریضشم و اون هم دکترم ماگ مسافرتی ام رو که پره در جوابش بالا میارم. با سطح خاصی از ناراحتی میگه: لطفا راحت باش. هنری کاملا خوب نیست بیشتر انگار از روی

الزام مؤدبه برخلاف میلش اخلاق خوبی داره این باید یه چیز انگلیسی باشه. به محض اینکه وارد جاده میشیم شروع به بیقراری روی صندلی ام می کنم. به لطف کافئین صبحگاهی سرحال و پر از هیجانم میخوام هدفون هام رو بذارم و سرم رو گرم بعضی از اجرا مجددهای بروکلین نه نه ۱۱ کنم اما نمی خوام بی ادب باشم. تمام صبح رو به زور پنج کلمه باهم صحبت کردیم. میپرسم:پس شما یه جراحین؟ به سردی جواب میده: هومم. یه سکوت ناخوشایند. -چه نوع جراحی؟ -ارتوپدی. سرم رو تکون میدم و از پنجره به بیرون نگاه میکنم و به این فکر میکنم که…

دانلود رمان شیطان جذاب از سارا کیت pdf بدون سانسور